عاشقان کسانی نیستند که به یکدیګر می بینند، بلکه کسانی هستند که به یک سمت مشترک می بینند. ما امروز تعهد میبندیم که ممبعد بدون در نظر داشت سمت و قوم یکدیګر را دوست میداریم، باهم عشق می ورزیم و به یک سمت واحد نظاره میکنیم. این سمت واحد چیزی نیست جز آسمان شب.آسمان شب در ادوار تاریخی مختلف جذابیت خود را داشته و توانسته توجه بشر را بخود جلب نماید. ما به چشم غیر مسلح و عادی میتوانیم حدوداُ ۲۵۰۰ الی ۳۰۰۰ ستاره را در آسمان شب ببینم، در حالیکه فضاء زمان ما دارنده میلیاردها کهکشان بوده و هر کهکشان دارنده میلیارد ها ستاره است. پس هرګاه بخواهیم تعداد زیادی ستاره ګان را در آسمان شب ببینم نیازی به وسیله بنام تلسکوپ داریم.
تلسکوپ وسیله است که ما را در اعماق فضاء زمان شناور میسازد. ګشودګی چشم انسان بصورت اوسط پنج میلی متر است. یعنی انوار تمام جهان از منفذ پنج ملی متری میګذرد و در ذهن ما تصویر تشکیل میکند یا به عبارت دیګر ما از کلکین پنج ملی متری به جهان میبینیم. اګر شما فرضا ذریعه تلسکوپ هشت انچ به آسمان شب میبینید به این معنی است که از کلکین هشت اینچی به جهان می بینید؛ پس ګفته میتوانیم که تلسکوپ وسیلهی است که وسعت دید ما را نسبت به کیهان بیشتر میسازد.مخترع تلسکوپ عالم ایتالیايی بنام ګالیلیو ګالیله بوده. ولی در اکثر محافل علمی مناقشه های میباشند که میګوند اختراع تلسکوپ به یک عینک ساز هالندی بنام هانس لیپرشی برمیګردد. بحث منصفانه و علمی این است که اختراع تلسکوپ منحیث تلسکوپ به ګالیله بر میګردد، ولی اختراع میکانیزم استعمال دو عدسیه جهت دیدن اجسام دور بار نخست توسط لیپرشی بوده.هرګاه بخواهیم در مورد ګذشتګان خود خبری حاصل نماییم باید به تاریخ مراجعه کنیم و تاریخ را مورخین نوشته است. از سوی دیګر اګر بخواهیم اطلاعاتی دقیق تری بدست آوریم باید از مورخین ګوناګون بشنویم. دقیق همینطور ما وقتی در مورد اصلیت و ماهیت کائنات چیزی میخواهیم بدانیم باید به مورخین کیهانی مراجعه کنیم. مورخین کیهانی امواج الکترومقناطیسی اند.
تصور کنید ما در یک اتاق در ساحه کارته پروان نشسته ایم و یک نفر از اطاق پهلو داخل میآید، چون راه کمتری طی نموده و لزوما انرژی کمی ضایع کرده است بسیار بشاش و سر حال خواهد بود. حال فرض کنید شخص دیګری از دارالامان بصورت مسلسل و پای پیاده میآید و خود را برای ما میرساند چون راه نسبتا زیادی طی نموده و انرژی نسبتا زیادی ضایع نموده، پس زیاد سر حال و بشاش نمیباشد.بالاخره شخصی دیګری از یک ولایت دور افتاده پای پیاده و بصورت متواتر سفر نموده است، حینی که داخل اتاق میشود میبینیم لب و رویش کشال، ګرد و غبار زده و لم لم کده، مانده و بدون انرژی است. چون فاصله زیادی طی کرده و تقریبا تمام انرژی خود را از دست داده. دقیق همینطور امواج الکترومقناطیسی که از راه دور برای ما میرسد کم انرژی، با فریکونسی پاین و طول موج بزرګ میباشد. بالمقابل امواج الکترومقناطیسی که از راه نه چندان دور برای ما رسیده با انرژی، با فریکونسی بالا و طول موج کوتاه میباشد. از اینکه فضا-زمان ما بسیار وسیع است و در آن اجسام آسمانی در فواصل مختلف نسبت به ما قرار دارد بنا شاهد انواع مختلف امواج الکترومقناطیسی هستیم و امواج مرئی (نور) یک بخش بسیار باریک و محدود این امواج را تشکیل میدهد.
قسمیکه در فوق تذکر دادیم از اینکه انواع مختلف امواج الکترومقناطیسی در فضا-زمان ما پخش شده است، برای اینکه از همه این امواج (که در حقیقت مورخین کیهانی است) حکایاتی بشنویم، باید تلسکوپ های ګوناګون داشته باشیم.
برای تشخیص امواج مرئی(نور) به تلسکوپ های اوپتیکی نیاز داریم. برای تشخیص امواج ایکس و ګاما به تلسکوپ های ایکس و ګاما نیازی داریم و به همین طور جهت تشخیص امواج ماتحت سرخ به تلسکوپ ماتحت سرخ ضرورت مبرم است و امواج رادیویی ذریعه تلسکوپ رادیویی تشخیص میګردد.
آسمان تان پر ستاره بادتا باد چنین بادا





نظرات
ارسال یک نظر